مکتب هنری رئالیسم: حقایق زندگی مردم عادی وارد هنر شدند

رئال (Real) کلمه‌ای است با ریشه ی لاتین، به معنای واقع. رئالیسم معادل واقع‌گرایی است.

رئالیسم در کلیت خود، اصطلاحی است در تاریخ هنر که بازنمایی واقعیت مورد تجربه ی انسانها در زمان و مکان معین اشاره دارد. در این تعریف عام، رئالیسم متضاد با مفاهیمی چون آرمانگرایی، انتزاع گرایی و رمانتیسم قرار می گیرد. واقع‌گرایی یا همان رئالیسم در هنرهای تصویری و ادبیات، نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه اتفاق می افتد. بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون به وقایع رخ داده.

چگونگی پیدایش

در نیمه اول قرن نوزدهم، برخی نویسندگان در فرانسه و روسیه در مکتوبات و داستانهایشان به بازنمایی حقایق زندگی مردم عادی جامعه پرداختند. اتفاقات سیاسی و اجتماعی در اروپا به شکوفایی این مکتب کمک بسیار کرد. با شعله ور شدن آتش انقلاب در ۱۸۴۸ که بیشتر ممالک اروپایی را درگیر خود نمود، اندیشه ی توجه به حقایق زندگی مردم فرودست جامعه و ریشه های تحولات اجتماعی در میان روشنفکران،نویسندگان و نقاشان به شدت رو به فزونی گذاشت. تا پیش از آن عرصه ی هنر و ادبیات در انحصار ایده‌آل گرایان و رمانتیست ها بود که در نقاشی و داستان سرایی به زندگی اشراف، شاهزادگان، قدیسان، قهرمانان، زیبارویان و سرداران می پرداختند و هر داستانی که خلق می شد، حکایت زندگی یک سردار شجاع یا شاهزاده ای برجسته بود و روی بوم نقاشی نیز تصویر کاخ ها و کوشک های بهشت آسا و طبیعت دلفریب و بی نقص رسم می شد. حالا پیشقراولان مکتب رئالیسم آمده بودند تا از مردم بی نام و نشان جامعه و بناها و محیط هایی کاملا معمولی حرف بزنند.هنر از ترسیم زندگی قهرمانان و پادشاهان خارج شده بود.

نویسندگان پیرو مکتب رئالیسم

در مکتب رئالیسم اصل بر این است که نویسنده تخیل خود را مبنای آفرینش ادبی قرار ندهد، بلکه با حفظ بی طرفی و واقع گرایی راوی بی طرف داستان باشد. داستان زندگی پیشه وران فقیر، کارگران، کشاورزان و مردم فرودستی که هرگز جایی در هنر نداشته اند، وارد رمانهای خلق شده توسط نویسندگان رئالیست شد.رئالیست ها با روایت زندگی معمولی و حوادث زندگی آدم های گمنام جامعه، به دقیق ترین شکل ممکن مشکلات زندگی این توده ی گمنام و نادیده انگاشته شده را منعکس ساختند و با افشای اعمال ناشایست اشراف و صاحبان قدرت که سبب پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق مردم عادی جامعه می شد، اعتراض خود را به طبقه ی حاکم اعلام می داشتند.رئالیست ها معتقد بودند شعر جزئی از فلسفه ی رمانتیسیسم است و انسان قرن نوزدهمی نیازی به خواندن و شنیدن شعر ندارد، چراکه شعر مشکلی از او حل نمی کند. و خواندن داستان می تواند در روشن شدن افکار مردم تاثیر گذار باشد. گسترش آفرینش رمان و خواندن داستان کوتاه و رمان از همین دوره در اروپا فراگیر گردید.

گوستاو فلوبر در ردیف بزرگترین نویسندگان رئالیست محسوب می شود که داستانی واقعی را نوشت و نام (مادام بواری) را بر آن نهاد.

انوره دوبالزاک نیز دیگر نویسنده فرانسوی بود که با آفرینش (کمدی انسانی) خود را در صف پیشکسوتان این مکتب قرار داد.

کشور روسیه نیز با آن طبقه ی اشرافی متفرعن و فقر مزمن میلیونها تبعه ی روس سرزمین مستعدی بود برای تولد نویسندگان واقع گرا. نیکلای گوگول با نوشتن داستان کوتاهی با نام (شنل) ادبیات واقع گرا را در روسیه آشکار نمود. پس از او غول ادبیات روس، فئودور داستایوفسکی با نوشتن رمان بزرگ (جنایت و مکافات) وزین ترین رمان رئالیستی روس را پدید آورد. آثار داستایوفسکی در تاریخ ادبیات به رئالیسم روانکاوانه شهرت دارند که به تاثیر جنایت بر روح و روان انسان می پردازد.

دیگر نویسنده ی نامدار روس که پیرو این مکتب است، ایوان گنچاروف نام دارد که رمان ماندگار ابلوموف را نوشت و در آن به سستی و تنبلی طبقه ی حاکم و ثروتمند روسیه پرداخت و کتابش با انعکاس این سستی مزمن اثری انتقادی محسوب می شود.

ماکسیم گورکی نیز جزو رئالیستهای روس است که به زندگی انسانهای بدشانس و صدمه دیده ی جامعه می پردازد. انسانهایی که نه به خاطر تنبلی و حماقت و عیاشی، بلکه به دلیل شرایط بد اجتماعی دچار فلاکت و ادبار شده اند و مسئول مستقیم مشکلات آنان، طبقه ی حاکم و تصمیم گیرندگان جامعه هستند.

نقاشی و رئالیسم

گوستاو کوربه، نقاش فرانسوی بین سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۰ به مکتب هنری رئالیسم نزدیک گردید و در سال ۱۸۵۵ که سالن های نقاشی پاریس در انحصار نقاشانی چون انگر و دلاکروا بود، نمایشگاه نقاشی خود را افتتاح نمود و همزمان بیانیه ی واقع گرایی را منتشر کرد. موضوع نقاشی های او مردم عادی و طبقه ی رنجبر جامعه بود و با سبک معمول نقاشی در آن سالها فاصله ی بسیار داشت. تابلوی «سنگ شکنان» مهمترین اثر رئالیستی او بود. او دو مرد را دید که با پتک و ابزار دستی در کنار جاده به خرد کردن سنگ مشغولند و قاعدتاً چنین سوژه ای برای نقاشان فرانسوی فاقد ارزش بود. کوربه آن دو مرد را نقاشی کرد و چهره و اندام آنان را کاملا طبیعی و معمولی نقش زد. تابلوی دیگر او «مراسم تدفین در اورنان» نام دارد. موضوع این نقاشی، خاکسپاری شخصی گمنام در روستایی به نام اورنان است و آدم های پر شماری که در نقاشی حضور دارند، مومنان ولایتی، کشیشان و مردم عزادار عادی هستند، بدون هاله ی نور، ملائک و پوشاک فاخر و دیگر امتیازات درخشانی که نقاشان پاریسی وارد نقاشی هایشان می نمودند.

گوستاو کوربه، فرانسوا میله و ادوارد مانه نقاشان پیشکسوت رئالیسم در فرانسه محسوب می شوند.

در روسیه، ایوان شیمشکین و ایلیار پین نقاشان پیرو این مکتب در نیمه قرن نوزدهم بودند.

رئالیسم در ایران

با آغاز انقلاب مشروطه و پیگیری مطالبات بر حق توده ی مردم ایران، روشنفکران ایرانی توجه فراوانی نسبت به مکتب رئالیسم معطوف نمودند. همان دلایلی که نویسندگان و نقاشان اروپایی را در پنجاه سال قبل به خلق آثار واقع گرایانه تشویق نموده بود، حالا در ایرانی انقلابی مشوق آثاری شد که زندگی محنت بار مردمان فرودست را به تصویر می کشید.  روشنفکران واقع گرا در ایران، یکی از مهم ترین کوششهایشان در جهت احقاق حق از زن ایرانی بود و نکاتی که به پایمال شدن حقوق زنان می پرداخت در این آثار بسیار فراوان دیده می شود.

«تهران مخوف» نخستین رمان با درونمایه ی واقع گرایانه در ایران است و می توان چشمهایش اثر بزرگ علوی، حاجی آقا اثر صادق هدایت و مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد و شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی را برجسته ترین رمان های رئالیستی ایران به حساب آورد.

رئالیسم و عکاسی

با اختراع دوربین عکاسی و گسترش عکس گرفتن انقلابی در مکتب رئالیسم پدید آمد. دوربین می توانست چون ناظری بی طرف صحنه هایی از جهان را به ثبت برساند و این امر غایت مکتب رئالیسم بود. عکاسان پیرو واقع گرایی نیز چون نویسندگان و نقاشان این مکتب، با انتخاب وقایع معمولی زندگی انسان و بدون کوشش در جهت باشکوه جلوه دادن چیزی، تلاش می کنند حقیقت اصلی و واقعیت رخ داده در آن لحظه از زندگی انسان را به ثبت برسانند.

خلاصه

جوهر واقع گرایی، عبارت است از تحلیل اجتماعی و مطالعه و تجسم زندگی انسان در جامعه و مطالعه و تجسم روابط اجتماعی و روابط بین فرد و جامعه و ساختمان خود جامعه است و همه ی انسانها حتی ایده آلیست ها در عمل رئالیست هستند.

رئالیسم در کلیت خود ، اصلاحی در تاریخ هنر است که به بازنمایی واقعیت مورد تجربه ی انسانها در زمان و مکان معین می پردازد.

منبع

دانشنامه هنر مدرن، هلن گاردنر

حتما بخوانید:  مکتب هنری کوبیسم
حتما بخوانید:  مکتب هنری امپرسیونیسم: مرزهایی که ما می‌بینیم واقعی هستند؟!
حتما بخوانید:  سورئالیسم: زنده باد ناخودآگاه!
حتما بخوانید:  اکسپرسیونیسم: درونت رو بیان کن، هرچه که هست
این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید
نظر خود را بنویسید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها