داستان کوتاه – بازرس ( پشت پرده بانک‌های سوئیس )

هواپیمای ایرفرانس در فرودگاه شارل دوگل پاریس بر زمین نشست و ژوزف شامالا عضو عالی رتبه دفتر ریاست جمهوری کامرون در حالیکه مراقب دو فرزند دبستانی‌اش بود، پیشاپیش همسرش از پلکان هواپیما پایین آمد.

در فرودگاه یک افسر بلندقد با دیدن پاسپورت دیپلماتیک آقای شامالا خیلی دوستانه به او خوش‌آمد گفت و کمک کرد او و خانواده‌اش هرچه سریعتر از مسیر شلوغ و طولانی گمرگ عبور کنند. شامالا مقابل فرودگاه ایستاد و نفس عمیقی کشید و هوای پاریس خاطره‌انگیز را با لذت به ریه‌هایش فرو داد. سپس یک تاکسی به مقصد شهر جدید مارن لاواله در بیست و چهار کیلومتری شرق پاریس گرفت و با محبت زیاد کمک کرد همسرش که در پنجمین ماه بارداری بود سوار شود.

در مارن لاواله به هتلی که رزرو کرده بودند وارد شدند و بچه‌ها با شوق و ذوق زیاد از پنجره سوئیتشان مشغول تماشای درگاه عظیم دیزنی‌لند پاریس، جذاب‌ترین پارک تفریحی اروپا شدند. شامالا بی‌درنگ لباس رسمی پوشید، سامسونت رمزدار کهنه‌اش را در دست گرفت و چند لحظه با صمیمیتی آشکار به همسرش نگاه کرد. ماری، در لباس تابستانی سفیدرنگ و رشته‌ی درشت مروارید که بر گردن داشت به بازیگران سینمای رمانتیک شبیه شده بود.

— عزیزم، باید رأس ساعت دوازده در وزارت خارجه فرانسه باشم، یک جلسه طولانی و خسته‌کننده در پیش دارم. سعی می‌کنم پیش از نیمه شب برگردم. تو همراه با بچه‌ها خوش بگذرانید.

ماری شوهرش را تا لابی هتل بدرقه کرد و کنار تندیس چهار متری میکی موس ایستاد تا همسرش از درگاه هتل خارج شد.

شامالا سوار بر تاکسی به پاریس رفت و مستقیم راهی فرودگاه شارل دوگل شد. نیم ساعت بعد در هواپیمایی که به مقصد ژنو پرواز می‌کرد نشسته بود و برای غلبه بر استرس مختصری که داشت، مشغول جویدن آدامس دارچینی شد.

ژنو، بر خلاف پاریس ابری و بارانی بود. شامالا به ساختمان بانک بین‌المللی سوییس رفت و درخواست کرد با مدیر ارشد بانک دیداری خصوصی داشته باشد. او را به اتاقی کوچک و بدون پنجره راهنمایی کردند که مبلمان یشمی و دیوارهای نقره‌ای رنگش به فضا حالتی گرم و آرام‌بخش داده بود. شامالا روی مبل نشست و ساعتش را نگاه کرد، سه ساعت پیش از خانواده‌اش جدا شده بود، گذشت زمان بنظرش سریع آمد. اما با دیدن مدیر بسیار جوان بانک، که مردی حداکثر سی ساله در کت و شلوار خاکستری رنگ بود بیش از حد تعجب کرد. مدیر بانک لبخند به لب مقابل شامالا نشست و گفت: آقای شامالا مایل هستید به چه زبانی صحبت کنیم؟

حتما بخوانید:  حکایت- بهترین همنشین

— فرانسه، لطفاً.

آه بله، خب، چه خدمتی از من ساخته است؟

بازرس

شامالا پا روی پا انداخت و با لحنی رسمی گفت: همانطور که می‌دانید من بازرس ویژه و تام الاختیار جناب آقای رئیس‌جمهور در حوزه وزارت دارایی هستم. مایلم با کمک شما لیستی از هموطنانم، در واقع مقامات کشورم که در بانک شما حساب سپرده دارند به دست بیاورم. البته نام‌ها و مبالغ موجودی حسابشان.

مدیر بدون تغییری در چهره در نهایت ادب پاسخ داد: جناب بازرس می‌دانید که بانک ما یکصد و بیست سال است که بر اساس قوانین محرمانگی اطلاعات مشتری‌ها عمل می‌کند، اجابت درخواست شما به همین دلیل برای ما ممکن نیست.

— چرا ممکن هست، در این مورد ممکن خواهد شد، این دستور رئیس‌جمهور کشورمان است و اصرار داریم برای مبارزه با فساد و پولشویی این لیست را تهیه و در اختیار دادگستری قرار دهیم.

مدیر سوییسی همچنان لبخند به لب توضیح داد: ناممکن است جناب بازرس، بیش از یک قرن است که هیچ اطلاعاتی از مشتریان ما فاش نشده و این سنت رازداری با جدیت پیگیری خواهد شد.

بازرس با ابروان درهم گره خورده سر تکان داد و آهسته گفت: متاسفم که این را می‌گویم، اگر لیست این اشخاص و موجودی ناپاکشان به من تحویل نشود، مجبورم به وزارت تجارت اعلام کنم که تمامی معاملات تجاری با کشور شما را به حالت تعلیق درآورد و از این رهگذر خسارت هنگفتی متوجه صنایع کشورتان خواهد شد.

— از این بابت بسیار متاسف خواهم شد، اما بازهم جوابم نه خواهد بود.

بازرس با کلافگی تهدید دیگری رو کرد:

حالا که حاضر به افشای نام غارت‌گران نیستید بدانید که سالانه دوهزار نفر توریست کامرونی را از دست خواهید داد،  واقعا خسارت به اقتصاد کشورتان شما را ناراحت نمی کند؟!

— البته که ناراحت می‌کند، اما کاری از دست من ساخته نیست، صد و بیست سال رازداری…

حتما بخوانید:  پدر زبان پارسی: فردوسی

بازرس با بی‌حوصلگی حرف مدیر بانک را قطع کرد و قاطعانه گفت: شما پایگاه مهمی در آفریقا را از دست می‌دهید، زیرا رئیس جمهور دستور می‌دهند سفارتتان تعطیل شود.

— متاسفم جناب بازرس.

ببینید آقای مدیر حتی بدتر از آن هم ممکن است، سفیر سوییس را به عنوان عنصر نامطلوب با خفت و خواری از کامرون اخراج می‌کنیم.

— ای کاش کاری از دستم ساخته بود، افسوس.

بازرس با ترشرویی گفت: دست کم نام چند مقام بلند پایه را اعلام کنید.

— جناب بازرس، مشتری‌های محترم بانک ما تا ابد ناشناخته خواهند ماند، نام آنها و پول آنها در بانک ما صددرصد ایمن هستند. چه یک تاجر گمنام  و چه وزیر یا نماینده پارلمان باشند.

نگاه بازرس رنگ خشنی پیدا کرد، با حرکاتی نرم و آهسته هفت تیر کوچکی از جیب کتش بیرون آورد و به طرف مدیر بانک گرفت.

— آقای مدیر، یا اسم‌ها را بدهید و یا با زندگی در همین اتاق خداحافظی کنید. من مأمور به انجام وظیفه‌ی مقدسی هستم و کاملاً مصمم، حتی اگر مجبور به شلیک بشوم.

مدیر بانک با رنگ پریده و لبخند کمرنگی که همچنان بر چهره داشت، زیر چشمی به اسلحه نگاه کرد و گفت: امکان ندارد. افشای حتی یک اسم در بانک ما ناممکن است، حتی اگر شلیک کنید.

شامالا نفس عمیقی کشید و به مبل تکیه داد. اسلحه را در جیب کتش گذاشت و کیف چرمی کهنه‌اش را روی میز سر داد به طرف مدیر و گفت: حالا دیگر خیالم راحت شد. لطفاً برایم یک حساب افتتاح کنید و این دو میلیون یورو را در آن حساب بگذارید.

نقش بانک‌های سوئیس در پولشویی‌های جهانی

مواردی در دنیای واقعی وجود داشته است که بانک های سوئیسی اغلب یک نقطه کانونی در این موارد بوده اند که شامل پولشویی یا فعالیت های مالی غیرقانونی است که مقامات کشورهای مختلف در آن دخالت داشته اند . این تا حد زیادی به دلیل شهرت تاریخی سوئیس برای حفظ اسرار بانکی و جذابیت آن به عنوان پناهگاه بانکداری خصوصی است.

پولشویی بانک‌های سوئیسی

برخی از موارد قابل توجه عبارتند از:

  1. ** رسوایی HSBC (2015): ** HSBC، یک بانک چند ملیتی با فعالیت های قابل توجه در سوئیس، به کمک به فرار مالیاتی و پولشویی متهم شد. یک گزارش فاش شده به نام “نشت های سوئیسی” نشان داد که شاخه بانکداری خصوصی سوئیس HSBC به مشتریان ثروتمندی از سراسر جهان کمک می کند تا از مالیات فرار کنند و میلیون ها دلار را پنهان کنند.
  2. **پرونده فساد فیفا (2015):** در رسوایی فساد گسترده در فیفا(نهاد حاکم بین المللی فوتبال) بانک های سوئیس دخیل بودند. چندین مقام فیفا متهم به استفاده از حساب های بانکی سوئیس برای دریافت رشوه و پولشویی در ارتباط با حقوق تلویزیون و بازاریابی شدند.
  3. **جنجال‌های **UBS و Credit Suisse:** غول‌های بانکی سوئیسی UBS و Credit Suisse با اتهامات متعدد و اقدامات قانونی مرتبط با فرار مالیاتی و روش‌های پولشویی مواجه شده‌اند. هر دو بانک در کشورهای مختلف، از جمله ایالات متحده، به دلیل کمک به مشتریان با حساب‌های مخفی برای فرار مالیاتی، تحت بررسی‌ها و جریمه‌های سنگینی قرار گرفته‌اند.
  4. ** دارایی های دیکتاتورها: ** بانک های سوئیس در طول تاریخ توسط دیکتاتورها و شرکای آنها از کشورهای مختلف برای پولشویی و پنهان کردن ثروت به دست آمده استفاده می شده است. از موارد قابل توجه می‌توان به دارایی های مرتبط با رهبران سابق مانند موبوتو سسه سکو از زئیر (جمهوری دموکراتیک کنگو کنونی)، فردیناند مارکوس از فیلیپین و حسنی مبارک از مصر است.
  5. **تلاش های جهانی علیه رازداری بانکی:** در پاسخ به فشارهای بین المللی، سوئیس اقداماتی را برای از بین بردن وجهه خود به عنوان پناهگاهی برای پولشویی و ثروت بدون مالیات انجام داده است. این کشور رویه های بانکی شفاف تری را اتخاذ کرده و قراردادهایی را برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مالی با سایر کشورها منعقد کرده است.
حتما بخوانید:  تاریخ ایران «قسمت اول»: ایران پیش از تاریخ

این موارد نقش پیچیده و اغلب مشکل‌ساز بانک‌های سوئیسی را در امور مالی بین‌المللی، به ویژه در رابطه با پولشویی و فرار مالیاتی، برجسته می‌کنند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که سوئیس به طور فعال برای بهبود چارچوب نظارتی مالی خود و همسویی با استانداردهای جهانی در زمینه شفافیت مالی و تبادل اطلاعات تلاش کرده است.

نویسنده ناشناس

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید
نظر خود را بنویسید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها