فهرست مطالب
گویند مگو سعدی،چندین سخن از عشق
می گویم و بعد از من،گویند به دوران ها
وقتی از یک نفر بخواهیم چند رمان عاشقانه ایرانی نام ببرد، بی شک یکی از آن چند عنوان «چشمهایش» خواهد بود. زمانی که بیش از هفتاد سال از نگارش آن می گذرد و نسل های پیاپی آن را در دست گرفته اند و در جملات مونولوگ گونه اش غرق شده اند. اما این کتاب از چند جهت اثری بدیع و متفاوت است. اول اینکه، معمولاً در کشور ما آثار عاشقانه چندان جدی گرفته نمیشوند. آنها را نزدیک به ادبیات عامه پسند می دانند و فاقد ارزشهای عمیق. خط سیر اغلب رمان های عاشقانه، قابل پیش بینی و تکراری است.
ازدواج و قهر و فراق و مانع وصل و این قبیل عناصر تکراری، به اضافه ی جملات کلیشه ای پای ثابت چنین رمان هایی هستند. دوم اینکه، رمان های عاشقانه نویسندگان خاص خود را دارند. نویسندگانی که صرفا در این موضوع تخصص دارند و هرگز به فضاها و موضوعات اجتماعی، سیاسی و فلسفی وارد نمی شوند.تبحر آنان در حوزهی عشق و ناکامی های عشاق است و اتفاقا پرفروش ترین کتابهای بازار به آنان تعلق دارد.
رمان چشمهایش داستانی عاشقانه است یا اثری سیاسی؟
در هردوی این مولفهها،چشمهایش سنت شکنی کرده و از خط سیر متفاوتی با دیگر آثار رمانتیک را پیموده است. خود اثر، با همهی شهرتی که در رمانتیک بودن دارد، اثری است صددرصد سیاسی و انتقادی که نه تنها به نقد کلیت جامعه ی سیاسی روزگار خود پرداخته، بلکه مصداق های گوناگونی از حوادث و تصمیم گیری های کلان مملکتی را در متن داستان گنجانیده است. چشمهایش، حتی فراتر از انتقادات کلی رفته و از معدود آثار فارسی است که شخصیت های بارز سیاسی و امنیتی آن زمان را، با تغییر اندکی در نام، وارد داستان نموده است. در حقیقت داستان با تاریخ مشخص ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ روایت شده و هر آن چه می بینیم، از نام مکان ها و اشخاص و حوادث مهم، مستند هستند و ما به ازای بیرونی دارند.
تیمورتاش وزیردربار، آیرم رئیس شهربانی، ادارهی املاک سلطنتی در مازندران، زندان قصر دهها مورد دیگر حقایقی تاریخی هستند که به داستان رنگی تاریخی و مستند بخشیده است. حتی صفحات آغازین داستان، با روایتی تند و تلخ از خفقان جامعه شروع می شود که هیچ شباهتی به آغاز داستانهای رمانتیک ندارد. در مورد دوم، نویسنده ی کتاب قابل تامل است. این اثر یکی از چندین یادگار ادبی «بزرگ علوی» است. بزرگ علوی، یکی از روشنفکران چپ گرا و عضو گروه مشهور به «پنجاه و سه نفر» است. مردی با تجارب وسیع اجتماعی، مراودات سیاسی فراوان و تحصیلات علمی ارزشمند که نیم قرن از عمر خود را به تدریس در مهم ترین دانشگاه های شرق اروپا گذراند و در میان روشنفکران ایرانی ساکن آلمان، برجسته ترین بود.
کتاب چشمهایش
چشم هایش حکایت یک نقاش نامدار به اسم استاد «ماکان» است.آوازه ی هنر او، از مرزهای مملکت فراتر رفته و در اروپا علاقه مندان به هنر، پردههای ساخت او را میخرند. مرد مرموزی است، گوشهگیر است، مستخدمی دارد به نام «جواد» که در حقیقت فراش مدرسه است. استاد به خاطر فعالیت های سیاسی دستگیر و روانهی تبعید می شود، خطر اعدام او با آن پروندهی سنگین قطعی است. اما به دلیلی اسرارآمیز از مرگ رهایی مییابد و به کلات تبعید می شود. بعدها، سالها بعد، در نمایشگاهی که از آثارش برپا شده، یک تابلوی عجیب دیده میشود.
چهرهی زنی ناشناس. چهره، محو و مه آلود نقاشی شده و چشم های زن، جاندار و زنده. چشم هایی درشت، سیاه، پر از راز و بسیار فتان و زیبا. همه می دانند که استاد ماکان تمام عمر مجرد بوده، حتی ردپایی از معشوقه و رفیقه هم در زندگی اش ندیده اند. یعنی محکم تر و شریف تر از این حرفها بوده. پس، این چشمها، به چه کسی تعلق دارد؟
ناظم مدرسه به جستجو برمیخیزد. می داند که صاحب این چشمها، تنها موجودی دلربا و زودگذر نبوده. حتم دارد استاد در وجود آن زن، هرکسی که بوده، یک زن ماورای تصور و یک عشق ماورای زمین یافته است. اما چرا چشم های او اینقدر اهمیت داشته؟ ناظم مدرسه، با بررسی نام بازدیدکنندگان به زنی تنها، جوان و زیبا شک می کند و برایش یک دام افشاگر پهن می کند.
چشم هایش، برای علاقمندان به آثار رمانتیک اثر دلچسب و خوبی است. کتاب لبریز است از کوشش ها و کشش های جوانانه و تلاشهای عاشقانه. هرچند بیشتر این اتفاقات فرعی و ناپایدار است، اما به داستان رنگ و بویی رمانتیک داده است. عشق در طبقات سطح بالای جامعه، حتی بخشهایی از داستان، در پاریس می گذرد و برخی شخصیت های عاشق پیشه فرانسوی و ایتالیایی هستند. با همهی اینها، بزرگ علوی هدف داستانش را هرگز فراموش نکرده، ابتذال در کار نیست. اگر گفتگو و کوششی در داستان میان دختر و پسری جوان می بینیم، در خدمت خط سیر داستان است.
هدف اصلی رمان چشم هایش
اما هدف اصلی قصه، نقد حاکمیت دیکتاتور و فشارهایی است که بر بی گناهان می رود.
چشم هایش، به چند دلیل جزو مهمترین رمان های فارسی است. به دلیل محتوای غیرخطی و ارزشمندش، بها دادن به ارزش های انسانی در داستان، آمیخته شدن فضای پلیسی و امنیتی با موضوع احساسی و روحی. شاید مهمترین ویژگی چشم هایش، پرداخت متفاوت به مقوله ی عشق باشد. مخاطبانی که از داستانهای کلیشه ای رمانتیک بیزار شده اند، در داستان بزرگ علوی، عشق را به عنوان حادثه ای ارجمند، باحیا و حتی دست نیافتنی خواهند یافت.
شرح ماجرایی عاشقانه که در یک سوی آن، استاد ماکان قرار دارد، مردی هنرمند، متعهد، آرمان گرا، مبارز و محکم. و در سوی دیگر، دخترکی ثروتمند و بسیار زیبا و شهراشوب که خیل خواستگارانش از عدد و حساب بیرون است. این دو انسان متفاوت، با دیدگاه و عقاید به شدت دور از هم، چطور در یک نقطه به هم می رسند؟ این هنر قلم و تخیل بزرگ علوی است که عشق را در داستانش، نه هوسی زودگذر و کالایی فانتزی، بلکه احساسی کمال آفرین، بیدار کننده و ابدی به تصویر کشیده است.
لذت مطالعهی یک اثر کهنه، اما همچنان زنده و جاندار به قلم یکی از محترم ترین نویسندگان فرهنگ و هنر معاصر را از دست ندهیم. کتاب های چمدان، ورق پاره های زندان، سالاری ها، موریانه و میرزا از دیگر آثار آقا بزرگ علوی هستند.
[…] معرفی کتاب چشمهایش […]