کلمات، که با تعدادی نامشخص به صورت دائمی از زبان ما جاری میگردند و یا در قالب فکر بر ذهن ما نقش میبندند، هریک دارای تاثیرات مثبت و یا منفی بر روح و روان و جسم ما هستند و کنترل کلمات به کار برده شده یکی از مهمترین انواع «مدیتیشن» است. یکی از این روشها روزه سکوت میباشد.
از عصر باستان، راهبان تبتی و بودایی، عارفان ژاپنی و پیروان همهی مسلکها و ادیان، به قدرت «سکوت» و روزه سکوت پی برده و آن را به کار میبردهاند. چنانکه قوم بنیاسرائیل در سه هزار سال قبل روزهای تحت عنوان روزهی سکوت داشتهاند که آگاهان و بزرگان ایشان مرتب این روزه را رعایت مینمودند. حتی زمانی که مریم مقدس با طفل کوچکش به طرف شهر میرفت، روحالقدس به او تعلیم داد: « هرچه از تو پرسیدند، بگو روزهی سکوت دارم و مجاز به صحبت کردن نیستم، سوالات را از این نوزاد بپرسید.»
اما امروزه که امکان اختیار نمودن سکوت کامل در تمامی روز برای ما ممکن نیست، میتوانیم با حذف هر جمله و هر کلمهای که ادای آن ضروری نیست، تمرین سکوت کنیم و به تدریج با گسترش این مدیتیشن پنهان، بیاموزیم که چگونه کلمات زائد را از زندگیمان حذف نموده و از آرامش و سلامتی این روش بهرهمند گردیم.
سکوت و یا کمگویی، سپری است دفاعی در برابر افکاری که از بخش کنترلنشده و تربیتنیافتهی مغز ما میجوشد و ما ندانسته آنان را تبدیل به صوت میکنیم و سبب ضعیف شدن قوای معنوی و روحی خود میگردیم.
افکار، جملات و کلمات، اغلب بار منفی و ارتعاشی غیرسازنده دارند که عادت پرگویی، بیهوده گویی، آنها را تبدیل به دشمنی نموده که از وجود ما تغذیه میکند و ما را وادار به خلق آنان مینماید.
در قدم اول، با کاستن از نیمی از حرفهایی که روزانه در ذهن با خود میگوییم و یا بر زبان میآوریم، توانایی غلبه بر بیهودهگویی مخرب را به دست خواهیم آورد و در دراز مدت آثار بسیار آشکار سلامتی روانی و جسمی در وجودمان پدید خواهد آمد.