فهرست مطالب
باستانشناسان در اواخر قرن بیستم موفق شدند با خواندن خطوط حکشده بر چند لوحهی گلین که از ویرانههای سومر استخراج شده بود، به اطلاعات جالبی دست پیدا کنند. یکی از این لوحها حاوی گزارش جالبی بود که احتمالأ یک عامل حکومتی در آن روزگار به ثبت رسانیده. بر آن لوح نوشته؛ یک شاگرد مدرسه دیر به کلاس درس رفته و برای در امان ماندن از بازخواست معلمش و تنبیه متعاقب آن، مقداری از غذایی که مادرش پخته را با خود به مکتبخانه برده و به معلمش پیشکش کرده.
اصول اخلاقی در تمدن سومری
میدانیم که سومریها اولین تمدن جهان را برپا کردهاند و شهرهایشان اولین نقطه ای در عالم بوده که تحت ضوابط قضایی و احکام اجتماعی اداره شده و حالا به لطف باستان شناسان دانشگاه شیکاگو با خبر هستیم که یک نوجوان سومری برای سرپوش گذاشتن بر تخلفش، رشوهای فراهم کرده (با سرقت کوچکی از آشپزخانه) و احتمالاً کمی چربزبانی و دروغ چاشنیاش کرده و در مقابل هم جناب معلم با عنایت به طمعورزی نهادینه در نوع بشر آن را پذیرفته و با خودش حساب کرده اگر این بچه را چوب و فلک کنم که برایم نان و آب نمیشود، مرغابی پخته را بگیرم و دل این طفل معصوم را هم شاد کنم! شاید هم وجدان معلمی کمی گریبانش را گرفته و نهیب زده که دارد شاگردش را به دروغگویی و تنبلی و رشوه دادن تشویق میکند، اما خب، سنت کهن توجیه و سرکوب وجدان را که از او نگرفته بودند…
اخلاق در گذر قرنها و هزارهها
بنابر این گزارش باستانی، ترسها و طمعها و نقشه کشیدنهای بشر طی هزاران سال تغییر نکرده و همینطور آنچه معیار سنجش خطا از ثواب است و آن را اصول اخلاقی مینامیم، کماکان ثابت و دائمی است. اصولی که شهروندان سومری در هزارهی سوم پیش از میلاد مسیح میدانستند و باور داشتند و هنوز هم در هزارهی سوم مردمی که در مدرنترین ممالک صنعتی جهان زندگی میکنند، به همان اصول معتقد و معترفند. یک سری اصول مشترک و قطعی که همیشه ثابت و پایدار است و بر اثر گذشت زمان، تفاوت جغرافیا، دستاوردهای جدید تکنولوژیکی و علمی و تغییرات سیاسی کمرنگ نمیشوند و دائمی و پایدار هستند.
چنانکه قوانین طبیعی عالم طی هزاره ها و میلیونها سال ثابت است و هر کودکی میداند که آتش سوزاننده است و رنگ آسمان آبی است و جاذبهی زمین اجسام را به سوی خود می کشد، همه ی انسانها بر اساس اصولی که در وجدان و فطرت بشر تعبیه شده می دانند که دروغ و خشم و شهوت و بیکارگی، عناصر پلید جهان هستند و راست گویی و رواداری و محبت و کار و کوشش، ستون های بلند و ابدی عالم هستند.
روشن بودن و ثابت بودن اصول اخلاقی راه را بر هر خودفریبی عامدانه و کج روی خودخواسته بسته است. همهی انسانها با هر میزان از تربیت و هوش و تحصیلات، میدانند خوبی چیست، چه مرزهایی دارد و کجا و در کدام نقطه پا از دایرهی شرافت انسانی و اصول اخلاقی بیرون مینهیم و با چه معیارهایی در شمار خوبان و پاکان و شرافتمندان عالم محسوب میشویم. چنانکه آن معلم و شاگرد سومری نیز هنگام داد و ستد محرمانه شان، همه چیز را خوب میدانستند.