حکایت جالب ضرب المثل بار کج به منزل نمیرسد + معنا و کاربرد آن

ضرب‌المثل «بار کج به منزل نمی‌رسد» به این معناست که کارهایی که با تقلب، فریب یا روش‌های نادرست انجام شوند، به نتیجه مطلوب نخواهند رسید و در نهایت به شکست منتهی می‌شوند. این ضرب‌المثل تأکید می‌کند که برای رسیدن به اهداف، باید از راه‌های درست و اخلاقی پیش رفت.

حکایت ضرب المثل بار کج به منزل نمی‌رسد 

در شهری دور، مردی درستکار و شریف زندگی می‌کرد که سال‌ها با صداقت و زحمت، اعتبار و آبرویی برای خود دست و پا کرده بود. مردم شهر او را به امانت‌داری و انصاف می‌شناختند و هرکس که نیازمند بود، با خیال راحت از او قرض می‌گرفت، زیرا می‌دانستند که او هرگز کسی را فریب نمی‌دهد.

اما پسرش برخلاف او، شیوه‌ای دیگر در پیش گرفته بود. او که می‌دید پدرش با اعتبار و اعتماد مردم زندگی خوبی دارد، تصمیم گرفت بدون زحمت و تلاش، فقط از این اعتبار استفاده کند. پس شروع کرد به گرفتن قرض از مردم، اما هر بار که موعد پرداخت می‌رسید، بهانه‌ای می‌آورد و وعده‌ای تازه می‌داد.

در ابتدا، مردم به اعتبار پدرش، به او اعتماد می‌کردند، اما کم‌کم حرف و حدیث‌ها بالا گرفت. بعضی‌ها از پدر گلایه می‌کردند و برخی دیگر نیز آهسته در گوش هم می‌گفتند که پسرش مثل او نیست. مرد درستکار که از این رفتار پسرش باخبر شد، بارها او را نصیحت کرد:

«پسرم، راه راست همیشه پایدار است، اما فریب و نیرنگ دیر یا زود رسوا می‌شود.»

حتما بخوانید:  حکایت «بزک نمیر بهار میاد، کمبزه با خیار میاد» و کاربرد آن

اما پسر گوشش بدهکار نبود. یک روز، وقتی دید که دیگر کسی حاضر نیست به او قرض بدهد، تصمیم گرفت آخرین شانسش را امتحان کند. مقدار زیادی پول از یک تاجر سرشناس گرفت و قول داد که ظرف یک ماه آن را بازگرداند. اما روز موعود، طبق عادت همیشگی، بهانه‌ای سر هم کرد و گفت که پولش را دزدیده‌اند و دیگر قادر به پرداخت بدهی نیست.

در همین روزها، اتفاق عجیبی افتاد. یک دزد که از دارایی پنهان‌شده‌اش باخبر شده بود، شبانه به خانه‌اش زد و همه پول‌ها را برداشت. صبح که بیدار شد، فهمید که دارایی‌اش نیست و حالا دیگر واقعاً بی‌پول شده است. وقتی مردم ماجرا را شنیدند، دانستند که او دروغ گفته و از ابتدا پول داشته است. تاجر شکایت کرد، مردم از او روی گرداندند، و پدرش با تأسف سری تکان داد و گفت:

«دیدی پسرم؟ بار کج به منزل نمی‌رسد.»

از آن پس، این جمله در میان مردم به عنوان حقیقتی مسلم رواج یافت که هر کار نادرستی، سرانجام به شکست می‌انجامد.

داستان درباره کاربرد ضرب المثل بار کج به منزل نمی‌رسد

حکایت پیمانکار متقلب و ساختمان فروریخته

در شهری بزرگ، پیمانکاری بود که به جای دقت و صداقت، تنها به فکر سود بیشتر بود. او قراردادهای بزرگی می‌بست، اما برای کاهش هزینه‌ها، از مصالح ارزان و بی‌کیفیت استفاده می‌کرد. وقتی مهندسان و کارگران به او هشدار می‌دادند که این کار خطرناک است، با خنده می‌گفت:

«تا وقتی که این ساختمان‌ها پابرجا هستند، من پولم را برداشته‌ام و رفته‌ام!»

روزی، پروژه‌ای بزرگ به او سپرده شد: ساخت یک مجتمع مسکونی در مرکز شهر. برای سود بیشتر، سیمان را با خاک مخلوط کرد، میلگردهای نازک‌تر از استاندارد خرید و به جای ستون‌های مقاوم، تیرهای ارزان و بی‌دوام به کار برد. وقتی کارگران از استحکام پایین ساختمان ابراز نگرانی کردند، او با خونسردی گفت:

حتما بخوانید:  مکتب هنری کوبیسم

«نگران نباشید، همین که ظاهرش خوب باشد کافی است!»

چند ماه بعد، ساختمان افتتاح شد و مردم به واحدهای جدیدشان نقل مکان کردند. همه‌چیز در ظاهر عالی به نظر می‌رسید، اما با اولین بارندگی شدید، ترک‌های بزرگی روی دیوارها ظاهر شد. چند هفته بعد، زمین‌لرزه‌ای نه‌چندان قوی شهر را لرزاند و در کمتر از چند دقیقه، ساختمان فرو ریخت.

خوشبختانه بسیاری از ساکنان به‌موقع خارج شده بودند، اما خسارت زیادی به بار آمد. پلیس و مقامات شهری وارد عمل شدند، پیمانکار را بازداشت کردند و بررسی‌ها نشان داد که او در تمام مراحل ساخت، از مصالح بی‌کیفیت استفاده کرده است.

وقتی در دادگاه حاضر شد، مردم که حالا خانه‌هایشان را از دست داده بودند، از او بسیار عصبانی بودند و این را کاملا از نگاهشان می‌توانستی بفهمی. قاضی پرونده نیز با نگاهی جدی به پیمانکار گفت:

«تو فکر می‌کردی که می‌توانی با تقلب سود کنی، اما حقیقت این است که بار کج به منزل نمی‌رسد!»

این حادثه درس عبرتی برای همه پیمانکاران شد که اگر بخواهند راه‌های نادرست را انتخاب کنند، دیر یا زود نتیجه‌اش را خواهند دید.

فعال
Author: فعال

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید
نظر خود را بنویسید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها